برخلاف ادعای اصلاح طلبان، قطعی برق به دلیل تحریم ها نیست، بلکه علت اصلی در سوءمدیریت دولت و دیدگاه غیرکارشناسی و تأمل برانگیز دولت اقای روحانی درباره صنعت هسته ای است.
بیبرقیهایی که امروز دامن مردم ایران را گرفته است، زندهکننده همین مرثیه بزرگ در اذهان عمومی است. مرثیهای به نام «مخالفت با انرژی هستهای» و محرومسازی کشور از صنعتی پیشرو که نهتنها میتوانست روشنایی چراغ خانههای ایرانی را تا همیشه تضمین کند، بلکه میتوانست موتور محرکه بسیاری از صنایع دیگر شده و رشد اقتصادی چشمگیری را برای کشور به ارمغان بیاورد.
در سالهای گذشته امثال زیباکلام و شیرزاد و تاجزاده و حجاریان و...با هجمه به صنعت هسته ای این تکنولوژی برتر را هزینه ساز و بی فایده قلمداد کردند.
رهبر معظم انقلاب- 13 دی 86- حدود 12 سال قبل در دیدار دانشجویان دانشگاه های استان یزد فرمودند:« در داخل کشور خودمان جنجال راه انداختند که آقا انرژی هستهای هزینهی بدون سود است؛ چرا دارید این کار را میکنید؟...اول گفتند نمیشود، نمیتوانیم؛ بعد که دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینهای است که سود ندارد، فایدهای ندارد».
ایشان در ادامه تاکید کردند:«چطور فایدهای ندارد؟ ما برای بیست سال دیگر حداقل بایستی بیست هزار مگاوات برق از انرژی هستهای به دست بیاوریم. برآوردی که برای مصرف انرژی در کشور و تولید برقِ مورد نیاز کردهاند، حداقل بیست هزار مگاوات باید از طریق انرژی هستهای باشد؛ والّا ما باید برق را از دیگران گدائی کنیم؛ یا اگر نتوانستیم گدائی کنیم، یا ننگمان آمد، یا به ما ندادند، از خیر چیزهائی که با نیروی برق میچرخد، باید بگذریم؛ از کارخانه، از تولید، از بسیاری از ابزارهای پیشرفت. خب، ما کِی شروع کنیم تا بتوانیم بیست هزار مگاوات را بیست سال دیگر به دست بیاوریم؟ الان اگر دیر هم نشده باشد، قطعاً زود نیست».
دولت تدبیر و امید که متاسفانه نه تدبیر داشت و جز نا امیدی کشتی نکاشت، ماحصل اصلاح طلبانی است که به توانمندی جوانان کشور اعتقادی نداشتند. تفکر رزم آرایی اصلاح طلبان باعث رنج مردمی شد که در سوز گرما بی برنامه گی دولت را در سرازیر شدن عرق روی جبین خود احساس نمایند.
اما رزمآرا هیچگاه نقطه پایان کسانی که ملت ایران را لایق دست یافتن به تکنولوژی و پذیرفتن مسئولیت صنایع جدی نمیدانستند، نبود و سالها بعد جریانی در برخی مراکز قدرت در کشور حاکم شد که همین تفکر را برای مردم به ارمغان آورد.
این جریان در بحبوحه تنشهای ایجاد شده بر روی پرونده هستهای کشورمان در تریبون رسمی مجلس شورای اسلامی با زیر سوال بردن دستاوردهای کشورمان در زمینه انرژی صلحآمیز هستهای را «یک چاه بیآب» خواند.
البته این تفکر حتی با دستیابی چشمگیر ایران به چرخه غنیسازی و ساخت تاسیسات مربوط به آن نیز تغییری نکرد و پس از حدود 12 سال و در آستانه دور نهایی مذاکرات هستهای به صورتی هدفدار به اظهار همان عقاید رزمآرا گونه پرداختند.
در 3 آذر 82، صحن علنی مجلس شورای اسلامی، احمد شیرزاد نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون مشارکت پشت تریبون مجلس قرار میگیرد و نطق خود را اینگونه آغاز میکند: «مدعی بودیم که رهبر معنوی جهان هستیم، تمام تودههای محروم چشم امید به ما دوختهاند. از مظلومان جهان حمایت میکنیم، سردمدار اخلاق و انسانیت در جوامع خشونتزده امروز هستیم. بجای سلاحهای مرگبار ضدانسانی، بر ایمان و ایثارگری جوانانمان تکیه داریم. میگفتیم رژیمی هستیم که قدرتمان ریشه در قلوب مردم دارد. بجای داغ و درفش، از نفوذ کلام معنوی بهره میبریم. در حکومت ما فاصلهای میان رهبران و مردم نیست و همبستگی مردم با حاکمیت ضامن شکست تمام توطئههاست. مدعی بودیم راه نوینی برای بشریت به ارمغان آوردهایم.»
شیرزاد ادامه میدهد: «اما امروز در جهان از ما چهره رژیمی ساختهاند خشن، سرکوبگر و بریده از مردم، متکی بر قدرت نظامی و ابزار سرکوب. تصویر رژیمی که هیچ سخن انتقادآمیزی را برنمیتابد و روز به روز مرزهای خطوط قرمز آن گسترش مییابد. چهره حکومتی که در خفاء، رفتاری متفاوت با ادعاهایش دارد و بفکر تهیه سلاحهای مرگبار و ابزار تهدیدکننده بشریت است. از این رژیم چنان تصویری منعکس شده است که گویی منطق گفتوگو با جهان را نمیداند و تنها زبان تهدید را میشناسد و با خشنترین و قسیترین گروههای تروریستی در ارتباط است. میگویند رد پای او در بسیاری از حوادث تروریستی در گوشه و کنار جهان وجود دارد و دین برای او ابزار سرکوب است. از ما تصویر رژیمی ساختهاند که دروغ میگوید و به تعهدات خود در جامعه جهانی پایبند نیست، و قسعلیهذا. چند روز پیش تیتر درشت برخی از روزنامههای اروپا این بود: «جمهوری اسلامی (19) سال به جهانیان دروغ گفته است». نماینده اصلاحطلب مجلس ششم در ادامه نطق خود رسما ادعاهای غرب را مدارک مستندی میخواند که آنها از برنامه هستهای ایران در اختیار دارند؛ «میتوان تمام این تبلیغات را به رسانههای صهیونیستی نسبت داد، میتوان مثل همیشه آنها را توطئههای استکبار جهانی دانست و داد از مظلومیت جمهوری اسلامی زد. میتوان کماکان خود را محور خوبیهای جهان پنداشت و تمام اتهامات را به دشمنی دشمن منسوب کرد، اما یک نکته بسیار ساده این میان وجود دارد، آنها سرنخها، دمخروسها و مدارک و مستنداتی از ما دارند که آنها را در ادعاهایشان محق جلوه میدهد. این مدارک و مستندات، نوعاً در داخل کشور منعکس نمیشود و مردم ما بدرستی و دقت نمیدانند که رسانههای جهان چه اتهامات و تقصیرهایی را متوجه جمهوری اسلامی میکنند و بابت این اتهامات چه شواهدی برای اثبات وجود دارد.»
بعد این سخنان ضد ملی ما نکته عجیبتر حمایتهای برخی نمایندگان اصلاحطلب وقت نظیر الهه کولایی از اظهارات شیرزاد است . وی در تذکر خود بعد از اظهارات شیرزاد میگوید: «نطق پیش از دستور از حقوق نمایندگان است. نطق نمایندگان در داخل و صحن مجلس و کمیسیونها حق آنهاست و باید آزادی بیان داشته باشند.
طی این ادعاهای واهی در مجلس ششم، شیرزاد در همایشی که انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آن را تدارک دیده بود، با بیان اینکه از این چاه (صنعت هستهای) آبی در نمیآید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید، افزود: از سال 82 تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور.
وی در ادامه با زیر سوال بردن پیشرفتهای هستهای کشورمان گفت: در زمینه هستهای جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن را.
اما شیرزاد در بیان این اظهارات تنها نیست و صادق زیباکلام دیگر مهمان این جلسه که پیش از این نیز سابقه اظهارنظر علیه برنامه هستهای ایران را دارد، با وی همراهی میکند.
زیباکلام تصریح میکند: فعالیتهای هستهای دست کم از سال 82 به این سو خیلی شیره گلوسوزی برای مملکت نبوده است، نه از نظر پیشرفت علمی خیلی خبری بوده و نه از لحاظ اقتصادی و چه بسا با مطالبی که مطرح شد به ضرر ما بوده است.
زیباکلام ادامه داد: من معتقدم آنقدر که هستهای به ما ضرر زده است جنگ نزده است.
اظهارات شیرزاد و زیباکلام و دیگر اصلاحطلبان حامی آنها برای بسیاری از مسئولان و جامعه تاسفآور بوده و هست اما سوال اینجاست که آیا این تفکر در میان مسئولان دولتی نیز جایگاهی دارد یا خیر.
همین چند سال پیش بود که اکبر ترکان مشاور ارشد رئیسجمهور در اظهاراتی دستاوردهای فنی ایران در زمینه صنایع مختلف را زیر سوال برد.
ترکان معتقد است تنها صنعت ایرانی که می تواند با صنایع جهانی مقابله کند،
صنعت آبگوشت بزباش است!
وی در ادامه خطاب به حاضران تاکید کرد: بگذارید با خود روراست باشیم ما به جز پخت آبگوشت بزباش و قورمه سبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم.
اظهارات ترکان در حالی مطرح میشود که ایران هم اکنون در بسیاری از صنایع حرف اول را در منطقه میزند ولی این نگاه ترکان شبهه نفوذ تفکری مانند تفکر رزمآرا و شیرزاد را در دولت تقویت میکند.
همان جریانی که دیروز ساخت پالایشگاه را بی فایده و واردات بنزین را امری اجتناب ناپذیر قلمداد می کرد، حالا مدعی است که قطعی برق به دلیل تحریم هاست.
در حالیکه تکالیف برنامه ششم توسعه برای توسعه ظرفیت نیروگاه سازی کشور در حالی طی سالهای گذشته روی زمین مانده و مردم تاوان آن را میدهند که رضا اردکانیان، وزیر نیروی دولت دوازدهم بهمن ماه ۱۳۹۶، پیگیریها برای ساخت نیروگاه را به «فشار مافیا» تعبیر کرده و به صراحت گفته بود: به هیچوجه فشار مافیای نیروگاهسازی را نمیپذیرم!
وی گفته بود: اینکه صرفاً نیروگاه بسازیم تا جوابگوی ۲۰۰ ساعت مصرف برق باشیم توجیه اقتصادی و اجتماعی ندارد و مسیر پایداری نیست!
این در حالی بود که انتظار میرفت شخصی در سطح وزیر نیرو، نه صرفاً با هدف تأمین نیاز داخلی بلکه با چشم انداز توسعه بازار صادراتی برق، انجام تکالیف قانونی برنامه ششم توسعه را سرلوحه مجموعه وزارت نیرو قرار داده و کشور را به سمت تیغ ناترازی تولید و مصرف برق هدایت نکند.
نه تولید توسعه یافت؛ نه مصرف مدیریت شد!
هادی بیگی نژاد، مسئول کمیته هستهای کمیسیون انرژی مجلس بی توجهی وزارت نیرو به تاکید رهبر معظم انقلاب برای تولید ۳۰ هزار مگاوات برق هستهای را مورد اشاره قرار داده و میگوید: ۹ ماه پیش از وزیر نیرو سوال کردم که خطاب مقام معظم رهبری برای تولید برق هستهای، کدام یک از مسئولان بوده است؟ چرا وزارت نیرو احساس مسئولیت نکرده و صحبتهای رهبر معظم انقلاب را نادیده گرفته است. سازمان انرژی اتمی ۳.۵ میلیارد دلار برق با قیمت کمتر از صادرات تولید کرده است که اگر تنها ۱۰ درصد آن مبلغ هم به این مجموعه برمی گشت امروز مشکلی برای تامین سوخت نداشت.
دیروز جوانان نخبه، انقلابی و مومن در اقدامی جهادی با ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس، ایران را در تولید بنزین خودکفا کرده و امروز هم همان جوانان عزیز می توانند معضل قطعی برق را رفع کنند. شرط تحقق این مسئله آن است که طرفداران «تز آبگوشت بزباش» و مدافعان شعار «ما نمی توانیم» زمام امور را به مدیرت جهادی بدهند تا مردم طعم شیرین خدمت را بچشند.
لازم به ذکر است که برای نمونه اکنون فرانسه 75 درصد تامین برق خود را از طریق صنعت هسته ای تامین می کند.